این در به اون در

پیچک عشق
عاشقانه ها
این در به اون در
ن : mozhde ت : پنج شنبه 30 آذر 1391 ز : 8:42 | +
دختره نشسته بود توی کتابخونه که یه پسری وارد شد و رفت کنار دختره آرومبهش گفت : ببخشید میتونم اینجا بشینم ؟؟؟
دختره بلند داد زد : نه تو نمیتونی دوست پسر من بشی ...
...
همه برگشتن و پسره رو نگاه کردن.... پسره هم حالش گرفته شد رفت نشست سر یه میز دیگه ...
چند دقیقه بعد دختره اومد کنار پسره آروم بهش گفت : من روانشناسی خوندم.... خوب میدونم منظور پسرا چیه ....
پسره بلند داد زد : نه ماشین BMW ندارمولم کن ...
همه برگشتن دختره رو نگاه کردن دختره کلی خجالت زده شد ...
پسره آروم به دختره گفت : منم حقوق خوندم ... خوب بلدم کسی رو توی جمع شرمنده کنم ...


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






.:: ::.


Powered By LOXBLOG.COM Copyright © by mozhde74
This Template By Theme-Designer.Com